امیرکبیر؛ احیاگر دین و  مذهب

(محمدمهدی مومنی ها)

بیستم دی ماه مصادف است با شهادت میرزا محمد تقی‌خان فراهانی مشهور به  امیرکبیر ، ماه بی بدیل تاریخ ایران ، مردی با آرمانهای متعالی ، احیاگر سنت های دینی و ملی ، پیشقراول مبارزه با استعمار، استبداد و خرافات ، که حدود صد و هشتاد سال پیش به عنوان صدراعظم ایران درخشید و در طول سه سال و سه ماه دوره صدارتش در راه آبادانی کشور، اقدامات ارزنده ای را پایه گذاری کرد.

امیرکبیر به لحاظ مذهبی، فردی مقید و معتقد بود. او مذهب تشیع را که مذهب رسمی کشور بود، حرمت می‌گذاشت و احترام علمای دین را محفوظ می‌داشت ولی با برخی از رفتارهای به ظاهر دینی در جامعه که رنگ خرافه و کهنه‌پرستی داشت مخالف بود و با آن مقابله می کرد .

امیرکبیر چند مسجد و مدرسه دینی ساخت؛ از جمله مدرسه شیخ عبدالحسین در بازار تهران. ساختمان امام‌زاده زید تهران را بنا کرد و طی یک دستور چاپخانه‌ها را از چاپ آیات قرآنی بر کاغذهای باطله منع کرد تا مبادا به قرآن اهانت گردد. همچنین دردوره صدارت امیرکبیر، میگساری ممنوع شد و مجازات‌های سختی برای قانون‌شکنان در نظر گرفت.

توجه به علم و ادب و فراهم آوردن محیط لازم برای گسترش دانش، نخستین برنامه برای بالا بردن فهم و درک مردم است. آنچه از امیرکبیر، چهره ای روشن فکر و اندیشمند ساخته، توجه او به علم و فرهنگ بوده است. او در عصری که کتاب، مهم ترین وسیله دانش اندوزی و تولید اندیشه بود، دست به ابتکارهایی زد که ارزش آنها را امروزه به خوبی می توان دریافت.

امیرکبیر در دوره صدارتش، اصلاحاتی را در زمینه‌های آموزشی، اجتماعی و سیاسی ایران آغاز کرد. وی دارُالفُنون را بنیان نهاد، مسجد و مدرسه دینی ساخت و بست نشینی در بیوت علما را محدود و شورش بابی ها را سرکوب کرد.

امیرکبیر به دلیل عشق عمیق به استقلال و آزادی و اقتدار ملت مسلمان ایران و داشتن روحیه اصلاح گرایانه ، زمانی به فریاد دادخواهی ملت مظلوم لبیک گفت، که می‌رفت تمامی ثروت و عزت کشور برای همیشه در کام جهنمی استعمار و استکبار جهانی بلعیده شود. زمانیکه دربار فاسد پادشاهی و رجال سیاسی سر سپرده، علناً سنگ بندگی طاغوت‌های شرق و غرب را به سینه می‌زدند و حتی کوششی در اختفای بندهای اسارت و یوغ بندگی و بردگی خویش نمی ‌نمودند.

امیرکبیر در برابر دشمنان دین و مجریان سیاست استعماری، یک تنه قیام کرد و صورت استکبار و عمّال داخلیش را به خاک مالید.اقدامات امیر کبیر در زمان صدارت یکی از اقدامات وی ایجاد نظم در جامعه بود ؛ در پی نظمی که او در جامعه برقرار کرد، کمتر ظالمی قادر بود بر بیچارگان فقیر تعدی کند، دزدی و هرزگی و شرارت را درجامعه به حداقل رسانید .

وی جهت بسط عدالت، محاکم شرع را به علمای صالح سپرد ، رسم شکنجه را برانداخت و با نوآوری در عرصه سیاست ، سعی کرد مردم را با علوم جدید آشنا سازد.او مایه کوبی آبله را اجباری ساخت و هر کس از بیماری آبله می مرد، بستگان او را پنج تومان جریمه می کرد.ایجاد چاپارخانه برای مرسولات پستی از دیگر اقدامات امیر بود. ایجاد میدان توپخانه و عمارت آن و همچنین سبزه میدان تهران، که قبلاً محل اعدام افراد خاص بود نیز، از دیگر کارهای عمرانی وی به شمار می آید.نکته جالب توجه در تیزبینی امیر، ساختن خانه برای مردم بود ، او دویست خانه در بیرون شهر بنا کرد.تاسیس مدرسه دارالفنون و راه اندازی نخستین روزنامه در ایران به نام وقایع اتفاقیه ، دو گام بزرگ دیگر امیر بود ، ایجاد کارخانه های پارچه بافی ، شکر ریزی ، چینی و بلورسازی، کاغذ سازی ، چدن ریزی و فلزی از دیگر کارهای مثبت امیر بود.امیر کبیر این مرد نامدار در دوران صدارت خویش اقدامات بسیاری را برای ملت و کشور خویش انجام داد.آنچه همواره نام امیر کبیر را در نهضت علم و دانش ماندگار خواهد کرد، همانا تأسیس مدرسه دارالفنون به سبک جدید و استخدام معلمین و استادان خارجی است که در کنار آنها اساتید برجسته ایران هم بودند و تدریس می‌کردند. گرچه بعد از تأسیس این مدرسه آنچه امیرکبیر در زمان حیاتش در نظر داشت متحقق نشد و حسودان امیرکبیر چون میرزا آقاخان نوری سلطه و نفوذ یافتند و اغراض و امیالشان را در این امر مهم دخالت دادند، از جمله بردن صد نفر شاگرد از شاهزادگان به نزد ناصرالدین شاه تا در این مدرسه تعلیم یابند. افسوس که یک روز پس از عزل امیرکبیر، معلمان فرنگی وارد تهران می‌شوند و گویی او را در حال توقیف ملاقات می‌کنند. میرزا آقاخان نوری با وجود آمدن معلمان از فرنگ، هنوز سعی در تعطیلی دارالفنون داشت که ناصرالدین شاه مخالفت می‌کند.سرانجام دشمنی امثال آقاخان نوری و مهدعلیا و… و نادانی ناصرالدین شاه باعث شد تا در ۲۰ محرم ۱۲۶۸ هجری قمری، امیرکبیر از صدارت معزول شود و در ۲۵ محرم از امارت نظام و از تمام مشاغل دولتی برکنار گردد و چند روز بعد به کاشان تبعید شود. سرانجام به فرمان ناصرالدین شاه به دست حاج علیخان مراغه‌یی معروف به حاجب‌الدوله در حمام فین کاشان به لقاء حق رسید. امیر را روز بعد از شهادت در قبرستان «پشت مشهد» کاشان پهلوى  قبرحاج سید محمدتقى نامى به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت الدوله کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقى که در آن به سوى صحن امام حسین(ع) باز مى شود به خاک سپردند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.