درس های قیام عاشورا برای نسل امروز
(استاد حسین مومنی ها -عضو هیات مدیره بنیاد بین المللی تکریم ادیان و مذاهب)
بهگزارش تکریم خبر ، حوادثی که در روز عاشورا رخ داد، یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ محسوب میشود.
درسهای عاشورا همواره زنده، حیاتبخش و حرکتآفرین است. هرچند واقعه کربلا در مکان و زمان خاصی رخ داده است، اما درسهای آن به زمان و مکان خاصی محدود نمیشود و همواره الهامبخش و شورآفرین است. شجاعت و از خود گذشتگی امام حسین علیه السلام و یارانش، آزادگی و دین داری امام حسین و تسلیم نشدن در مقابل ظلم ، گوشه ای از درسهای این قیام انسان ساز است و همانظور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام لله و درس محبت و عشق است.
این حادثه به حدی بزرگ و پر از نکته است که هر کس می تواند از دریچه نگاه خود درس های متفاوتی از آن یاد بگیرد.
نسل جوان امروز نیز می تواند با دیدی تازه به این رویداد بزرگ نگاه کند و نکات زیادی از این اتفاق یاد بگیرند.
عاشورا دانشگاهی است که همه طبقات از زن و مرد، کوچک و بزرگ، باسواد و بیسواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیرمسلمان از استادان بنامی چون: امام حسین ، قمر بنی هاشم و زینب کبری، حضرت عالی اکبر، امام سجاد علیهم السلام درس میآموزند.
البته جای تاسف است که تاکنون نتوانستهایم ارزشهای عاشورا را آنچنان که باید و شاید به منصه ظهور برسانیم و آن را به جامعه جهانی بشناسانیم.
ایام محرم تنها برای اقامه عزای شهادت امام حسین علیه السلام و یارانش و شرکت در مراسم های این ایام نیست که البته عزاداری برای شهدای کربلا کار بسیار پسندیده ای است که به آن سفارش نیز شده است اما باید بدانیم که این حضور کافی نیست.
دین اسلام و همه ادیان الهی همیشه توجه زیادی به موضوع تفکــــــر دارند. به عبارت دیگر، این روزها بهترین زمان برای فکر کردن درباره این اتفاق و یادگیری از مکتب عاشوراست تا این آموزه ها در زندگی مان پیاده کنیم و به موفقیت و سعادت بیش تر برسیم.
درس توحید
حادثه کربلا کتابی سرشار از معارف اسلامی، و مهمترین درس آن توحید و یکتاپرستی است. در رفتار سیدالشهدا و یاران بزرگوارش توحید عملی به زیبایی تمام جلوه گر شده است.
آنان اثبات کردند که اگر امر بین رضای خداوند و رضای غیر خدا دایر شود، به آسانی از هرچه غیر خداست چشم می پوشند و در سایه رضای او قرار می گیرند. این درس جاوید تاریخ عاشورا برای همه موحدان عالم می باشد.
درس فداکاری در راه دین
امام حسین علیه السلام با عمل خود به انسان های مؤمن آموخت هنگامی که اساس مکتب با خطر مواجه می شود، باید در راه حفظ آن از هیچ گونه فداکاری دریغ نورزند. امام حسین علیه السلام وقتی دید زمام جامعه اسلامی به دست فردی مثل یزید افتاده است که به صورت علنی احکام الهی را زیر پا می گذارد قیام کرد و مردم را هم برای مبارزه با یزید فرا خواند و در این راه از جان و مال و فرزندان و یارانش گذشت و اجازه نداد که مرد فاسقی چون یزید احکام الهی را پایمال سازد و فرمود: «ای شمشیرها، اگر دین محمّد صلی الله علیه و آله وسلم جز با قتل من حفظ نمی شود، مرا در بر گیرید». بدین ترتیب عمل آن حضرت الگویی شد برای تمام انسان های مومن که در مواقع به خطر افتادن ارزش های الهی با سرمشق گرفتن از عمل کرد امام حسین علیه السلام در برابر طاغوت ها قیام کرده، جلو تعدی آنها را بگیرند و از این طریق ارزش های دینی را در طول قرون متمادی از خطرات حفظ کنند .
درس آزادگی
یکی از درس های مهم نهضت عاشورا برای همه انسان ها این بود که صرف نظر از هر عقیده ای که دارند، سعی کنند در زندگی آزاده باشند و تن به هیچ گونه خواری ندهند و تسلیم ستم هیچ ستمگری نشوند. آری، آن هنگام که مرد ستمگری چون یزید او را به بیعت با خود فرا خواند، در جواب او فرمود: «هرگز دست ذلّت به شما نمی دهم و هم چون برده ها تسلیم شما نمی شوم» و بارها جمله «مَوتٌ فی عزٍّ خیرٌ مِن حیاهٍ فی ذُلٍّ؛ مرگ با عزت بهتر از زندگی ذلیلانه است»، را بر زبان جاری ساخته، انسان ها رابه آزادگی دعوت کرد. در کربلا وقتی آن حضرت را بین مرگ و بیعت با ستمگری چون یزید مخیّر ساختند، فرمودند: «این گروه ستم پیشه مرا به انتخاب یکی از دو چیز یعنی جنگ و پذیرش ذلت مجبور کردند. امّا محال است که من به ذلّت تن دهم».
درس عزت
در اسلام، مسلمان عزیز است و هرگز نباید تن به ذلت و خواری بدهد. ذلت و خواری با مسلمانی قابل جمع نیست. بنابراین، مسلمانی که ذلت را پذیرفته مسلمانیاش کامل نیست. بر این اساس ۲نوع زندگی خواهیم داشت: زندگی ذلیلانه و زندگی عزتمندانه. زندگی عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیای خدا و زندگی ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست. هرگونه پندار و رفتاری که مسلمانان را ذلیل، ناکارآمد و ناتوان جلوه دهد از نظر امام حسین(ع) محکوم است. بر همین اساس قرآن کریم میفرماید: «یا ایها الذین امنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء؛ ای مؤمنان، دشمن من و دشمن خود را به ولایت بر نگیرید».
عزت در سخن و عمل امام حسین(ع) به نحو بارزی تجلی دارد. او مرگ با عزت را زندگی و زندگی با ذلت را عین مرگ میدانست و از همین رو یکی از شعارهای امام حسین(ع) در روز عاشورا این بود: الموت خیر من رکوب العار و العار خیر من دخول النار؛ مرگ از پذیرش ننگ بهتر و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است».
و نیز آن بزرگوار در روز عاشورا میفرمود: «این ناکس پسر ناکس مرا به پذیرش یکی از ۲کار ناچار کرده است؛ یا شمشیر کشیدن و کشته شدن و یا پذیرش ذلت. ذلت از خاندان ما به دور است. هیهات که ذلت و زبونی را اختیار کنم. نه خدا به ذلت من راضی است، نه رسول خدا و نه مؤمنان و نه دامنهای پاکی که مرا تربیت کردهاند. همچنین مردان غیرتمند و آزاده، کشته شدن را بر پیروی از انسانهای پست ترجیح میدهند.
آن بزرگوار در جای دیگری میفرماید: «والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید؛ به خدا سوگند همانند افراد فرومایه تسلیم شما نمیشوم و مانند بردگان نیز فرار نمیکنم».
سخنان و رفتار امام حسین(ع) برای همه شیعیان بهویژه کارگزاران نظام اسلامی این درس را با خود دارد که آنان باید تمامی هم و غم خود را مصروف این مهم کنند که امت اسلامی هم در عرصه ملی و هم در عرصه بینالمللی به عزت شهره آفاق شوند و هم در مسیر زندگی دنیوی و هم در مسیر زندگی اخروی به عزت نفس، اتصاف یابند.
درس ضرورت احیای امر به معروف و نهی از منکر
امام حسین علیه السلام ضمن تبیین این حقیقت که حاکمیّت یزید بزرگ ترین منکر اجتماعی است و در چنین اوضاعی وظیفه انسان آزاده و با تقوا امر به معروف و نهی از منکر است، در نامه ای که به افراد سرشناس کوفه فرستادند این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را گوش زد کردند که می فرمایند: «هر مسلمانی سلطان ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال می شمارد و پیمان الهی را در هم می شکند و با سنّت رسول خدا مخالفت می کند و در برابر چنین سلطانی با عمل یا گفتار مخالفت نکند، بر خداوند سزاوار است که چنین کسی را داخل آتش جهنم سازد». حضرت در ادامه فرمودند: «آگاه باشید به درستی که اینان (یزیدیان) پیروی از خدا را ترک و تبعیّت از شیطان را بر خود واجب کرده اند. فساد را رواج داده، حدود الهی را تعطیل کرده اند… حلال را حرام و اوامر و نواهی الهی را دگرگون کرده اند. من سزاوارترین شخصی هستم که به این اوضاع اعتراض کنم…». و در وصیّتی که به برادرشان محمد حنفیه نوشته اند تصریح دارند: «من برای خودخواهی یا خوشگذرانی و فساد قیام نکرده ام؛ بلکه می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و سیره جدم و راه و روش پدرم را احیا کنم». بر این اساس یکی از درس های مهمّ عاشورا ضرورت احیای دو تکلیف بزرگ الهی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر، است.
درس صبر و بردباری
در همه لحظات حماسه عاشورا شکیبایی در رفتارها و گفتارهای حماسه آفرینان عاشورا به چشم می خورد. امام حسین علیه السلام وقتی از مکه عازم عراق می شدند در ضمن خطبه ای فرمودند: «رضای الهی رضایت ما اهل بیت است. بر امتحان ها و بلاهای او صبر می کنیم، او نیز پاداش صابران را به ما عطا می کند» و در یکی از منازل بین راه به همراهانشان فرمودند: «ای مردم هر کدام از شما تحمّل تیزی شمشیر و ضربت نیزه ها را دارد با ما بماند وگرنه برگردد» و در طول این سفر هم خود امام حسین علیه السلام و هم یاران باوفایش در مقابل تمام حوادثِ تلخ شکیبایی را پیشه خود ساختند و به همه انسان در طول تاریخ درس بردباری در راه هدف آموختند. امام حسین در روز عاشورا در اوج نبرد با دشمن به یاران خود فرمودند: «ای بزرگ زادگان و آزادمردان، بردباری را پیشه خود سازید. مرگ پلی است که شما را از سختی ها به سوی بهشت و نعمت های ابدی عبور می دهد».
درس وفاداری
وفا و عمل به پیمان و ایستادگی بر سر عهد از ویژگی های امام حسین علیه السلام و اصحاب وفادار آن حضرت است. آن حضرت شب عاشورا در توصیف اصحاب خود فرمودند: «هیچ اصحابی وفادارتر و صادق تر از یاران خود نمی شناسم» در توصیف وفاداری خود آن حضرت در زیارت نامه ایشان می خوانیم: «اَشْهدُ انّکَ قد… وَفَیْتَ و اَوفَیتَ؛ شهادت می دهم که تو به عهدی که با خداوند بسته بودی وفا کردی». یکی از صحنه های بزرگ تجلی وفاداری یاران امام حسین علیه السلام برخورد حضرت ابوالفضل علیه السلام با امان نامه ای است که شمر برای آن حضرت و برادرانش آورد. ایشان با ردّ آن می گوید: «من هرگز از دینم دست بر نمی دارم و تا جان در بدن دارم از امام و پیشوایم حسین حمایت می کنم». لذا در زیارت نامه اش وارد شده: «شهادت می دهم که تو به بیعتی که با امام حسین علیه السلام بسته بودی وفا کردی و دعوتش را اجابت نمودی و از دستوراتش اطاعت کردی».
درس پایبندی به نماز
از درس های مهمّ نهضت عاشورا لزوم پایبندی به نماز و پاسداری از آن است. امام حسین علیه السلام به مسئله اقامه نماز و ترویج فرهنگ آن اهتمام زیادی می فرمودند. در عصر تاسوعا وقتی لشکر عمر سعد تصمیم گرفت که جنگ با امام حسین علیه السلام را آغاز کند، آن حضرت برادرش حضرت ابوالفضل را مأمور ساخت تا از دشمن یک شب مهلت بگیرد و علّت درخواست مهلت را این گونه بیان فرمود: «امشب را به ما مهلت دهند تا به نماز و دعا و استغفار مشغول شویم؛ زیرا خدا می داند که من نماز و دعا و قرآن را دوست می دارم». ظهر عاشورا وقتی عمرو بن کعب به حضرت عرض کرد: هنگام نماز است، امام علیه السلام فرمود: «نماز را به یاد ما انداختی، خداوند تو را از جمله نمازگزارانی که به یاد خدایند قرار دهد. از دشمن بخواهید دست از جنگ بردارد تا نماز به جای آوریم».
درس جوانمردی
در تمام صحنه های نهضت عاشورا و نیز در رفتار امام حسین علیه السلام صداقت و جوان مردی موج می زند. نمونه بارز آن برخورد امام با حر و سپاهیان اوست. در مسیر کربلا در منطقه «شراف» وقتی حرّ با لشکریانش جلو کاروان امام حسین علیه السلام را گرفت، با وجود این که لشکریان حرّ جان او و اصحابش را تهدید می کردند، وقتی امام حسین احساس کردند که آنها تشنه اند به همراهان خود دستور دادند همه آنها را سیراب کنند؛ حتی آن حضرت با دست خود مشک آب را در دهان بعضی از سربازان حرّ قرار می دادند.
درس ادب و بزرگواری
از درس های مهمّ و ماندگار عاشورا ادب و بزرگواری است که در رفتار تک تک همراهان امام حسین علیه السلام در طول این سفر به چشم می خورد؛ برای مثال وقتی حرّ متوجّه کار نادرست خود شد، با ادب وصف ناپذیری به خدمت امام علیه السلام رسید و از آن حضرت طلب گذشت کرد. هم چنین در گفتار حضرت عباس علیه السلام می بینیم که ایشان همواره از امام حسین علیه السلام که برادرشان بود با عنوان «سیّدی و مولای» یاد می کرد. هم چنین وقتی رفتار حضرت زینب علیه السلام را مشاهده می کنیم ادب و بزرگواری را در اوج خود می بینیم. آری او دو پسر خود را در رکاب برادر، فدای اسلام کرد، ولی نه تنها در موقع انتقال جنازه فرزندانش از خیمه بیرون نیامد، بلکه از کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام یک بار هم کلمه ای درباره فرزندانش بر زبان نراند و همیشه یاد و نام سالار شهیدان را گرامی می داشت و از این طریق درس ادب و بزرگواری می آموخت.
درس ظلم ستیزی
امام حسین علیه السلام با قیام خود در برابر یزیدیان، به انسان ها درس ظلم ستیزی و عدم سکوت و تسلیم در برابر زورمندان و ستمگران دادند و به آنها آموختند اگر قادر به کوتاه کردن دست ستمگران نیستند، دست کم سکوت نکنند و از طریق افشاگری به رسوا کردن طاغوت ها بپردازند. لذا آن حضرت به محض این که خبردار شدند که یزید به عنوان خلیفه مسلمانان زمام امور جامعه اسلامی را در دست گرفته است شروع به مخالفت با او کردند و سپس با هدف هدایت مردم به افشای یزید پرداختند. از جمله می فرمودند: «یزید مرد فاسقی است. شراب می نوشد، انسان های بی گناه را به قتل می رساند و به صورت علنی مرتکب فسق و فجور می شود»
درس دلاوری
امام حسین علیه السلام در راه هدفی که داشت از هیچ پیشامدی بیم به دل راه نداد هیچ مانعی او را از پیکار با دشمنان مأیوس نساخت. در نبرد با نیروهای نظامی یزید چون شیر خروشید. نقل کرده اند که در روز عاشورا هر لحظه بیش از پیش چهره مبارکش برافروخته تر می شد و با تمام وجود به مبارزه می پرداخت و در ضمن رجزهایی که می خواند به دشمن اعلام می کرد: «هرگز سر تسلیم در برابر خواسته های شما فرود نمی آورم و به خدا قسم با شما دست بیعت نخواهم داد و هرگز از جنگ با شما نمی گریزم». تا لحظه ای که جان در بدن داشت کسی را یارای نزدیک شدن به خیمه های او نبود. وقتی با دلاوری و یک تنه به لشکریان یزید حمله می کرد، انبوهی از افرادِ تا دندان مسلح از ترس پا به فرار می گذاشتند. درس امام شناسی حضرت امام حسین علیه السلام خطاب به مردم کوفه می نویسد: «به جانم سوگند، امام و پیشوای مردم کسی است که بر اساس قرآن حکم کند و به قسط قیام کند و از دین حق پیروی نماید و در راه خدا، خویشتن دار باشد». آن حضرت با این پیام به رهبریِ طاغوت هایی که بر خلاف قرآن و حق و عدالت رفتار می کنند و همواره اسیر خواهش های نفسانی خود هستند خط بطلان کشیدند و به جهانیان اعلام کردند که هرگز حاضر به قبول چنین پیشوایانی نشوند؛ چرا که آنها مردم را به سوی گم راهی می کشانند و از خیر دنیا و آخرت محروم می سازند.
حفظ مقدسات اسلامی
در ماجرای عاشورا گرچه تمام رفتارهای امام حسین علیه السلام و یاران غیورش با هدف حفظ اساس دین و احکام الهی تحقق پیدا می کرد، امّا در عین حال تک تک موضع گیری های آن حضرت و همراهانشان بر اهمیّت موضوع یا حکم خاصی را تأکید می کرد که می تواند برای پیروان امام حسین علیه السلام بسیار آموزنده باشد؛ به عنوان مثال از آن جا که در فرهنگ اسلامی مکه و بیت اللّه الحرام از احترام و منزلت بسیار والایی برخوردار است، وقتی امام حسین علیه السلام احساس می کنند که ماموران یزید ممکن است او را در کنار خانه خدا ترور کنند و بدین وسیله قداست حَرَم الهی شکسته شود، فورا از مکه خارج می شوند و می فرمایند: «به خدا سوگند، اگر در خارج از مکه کشته شوم خیلی بهتر از آن است که در داخل مکه در کنار کعبه کشته شوم». امام خمینی رحمه الله در این باره می فرمایند: «سیدالشهدا در مکه نماند که مبادا به ساحت قدسی مکه جسارت بشود».
درس حفظ عفاف و حجاب
از درس های مهمّ عاشورا پاسداری از حجاب است که برای بانوان جامعه اسلامی بسیار آموزنده و در عین حال هشداردهنده است. وقتی در عصر عاشورا لشکریان بی شرم یزید خیمه ها را آتش زدند و از غارت لباس های خانواده شهدا و حرم اهل بیت علیهم السلام نیز چشم پوشی نکردند، بُعد دیگری از رسالت زنان قهرمان کربلا، یعنی حفظ عفاف و حجاب نمود بیشتری پیدا کرد. بانوان هریک به گونه ای در این باره به انجام وظیفه می پرداختند. نقل می کنند وقتی که مردم گرد آمده بود که اسرای اهل بیت را تماشا کنند، ام کلثوم خطاب به آنها فرمود: «ای مردم! آیا شرم نمی کنید برای تماشای اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که پوشش مناسبی ندارند جمع شده اید؟» حضرت زینب علیهاالسلام در کاخ یزید خطاب به او می فرمایند: «یَابنَ الطُلَقاءِ، آیا این کار تو که زنان و کنیزانت را در جای امن و دور از چشم مردم قرار داده ای و دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را با پوشش نامناسب در شهرها می گردانی، که همه به آن ها نگاه کنند عادلانه است؟».
درس جمع بین سیاست و معنویت
جمع بین حضور در عرصههای سیاسی و توجه به معنویات یکی دیگر از درسهای عاشوراست. غفلت از نیازهای روحی و معنوی بهویژه برای مسئولان و مدیران امور، خطرساز و خطرآفرین است؛ امام حسین(ع) آن هنگام که رویاروی دشمن ایستاده و حتی آن هنگامی که در محاصره دشمنان است، هرگز از این مسئله غفلت ندارد. از این روی، در تاریخ آمده است که در شب عاشورا در میان خیمه امام حسین(ع) جنبوجوش عجیب و نشاط فوقالعادهای به چشم میخورد؛ یکی مشغول دعا و مناجات با خداست و آن دیگری مشغول تلاوت قرآن: «لهم دوی کدوی النحل بین قائم و راکع و ساجد».و هنگام حمله دشمن درعصر تاسوعا امام حسین(ع) به قمر بنی هاشم میفرماید: «به سوی آنان برو و اگر توانستی امشب را مهلت بگیر تا به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم. خدا میداند که من به نماز و تلاوت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه شدید دارم.»
درس نهراسیدن از مرگ
امام حسین علیه السلام در روزگاری که ارزش های اصیل اسلامی نظیر شهادت طلبی، در نتیجه حاکمیّت یزیدیان به فراموشی سپرده می شد، آنها را از نو در جامعه زنده کردند و عشق به شهادت را به مانند فرهنگی حیات بخش در نهاد انسان های مؤمن و آزاد جانشین ترس از مرگ ساختند. نقل شده است وقتی در شب عاشورا امام حسین علیه السلام به اصحاب و برادران و فرزندان خود فرمودند: «فردا همه شما کشته خواهید شد»، قاسم بن حسن علیه السلام ـ که جوان کم سن و سالی بودند ـ نگران بودند که نکند فیض بزرگ شهادت به لحاظ کمی سن شامل حال او نشود. لذا از آن حضرت سؤال کرد حتی من هم؟ امام حسین علیه السلام برای امتحان از حضرت قاسم پرسیدند: «مرگ را چگونه می بینی؟» این نوجوان پاک سرشت در جواب فرمودند: «مرگ در ذائقه من شیرین تر از عسل است».
در مجموع عاشورا و شناخت درسها و عبرتها و عوامل و زمینههایى که سبب پیدایى عاشورا شدند می تواند چراغى فراروى نسل امروز در ابعاد گوناگون به ویژه در عرصه رفتار سیاسى، و نگهبانى از نظام اسلامى ما در برابر آفتها و خطرهاى داخلى و خارجى باشد و در بعد فرهنگی و اجتماعی نیز می تواند بهترین الگوی برای جامعه ما باشد.
حسین مومنی ها