شهیدی از تبار نور

۴۰ سال پیش در چنین روزی، بیستم آذر سال ۱۳۶۰ هجری شمسی فقیه و عالم مجاهد و معلم اخلاق  آیت الله «سید عبدالحسین دستغیب»،  در حال عزیمت به محل اقامه نماز دشمن شکن جمعه ، به دست یکی از عوامل گروهک تروریستی منافقین، به فیض عظیم شهادت نائل شد.

آیت الله سید عبدالحسین دستغیب فرزند سید محمدتقی در شب عاشورای ۱۲۹۲ شمسی در شیراز و در خانواده روحانی به دنیا آمد. خاندان عبدالحسین از سادات حسنی و حسینی بشمار می رفتند که از حدود چهار قرن پیش در شیراز به «دستغیب» معروف شده بودند. نسب او با سی و دو واسطه به حضرت زید شهید فرزند امام سجاد علیه السلام می رسد. ایشان در طفولیت دروس حوزوی را نزد پدرش آموخت و پس از مرگ پدر، نزد شیخ اسماعیل ملا احمد دارابی و ملا احمد ارسنجانی دوره مقدماتی و سطح را در مدرسه خان شیراز ادامه داد و در سال ۱۳۱۴ به نجف اشرف رفت.

این عالم مجاهد، پس از فراگیری مقدمات علوم دینی، عازم حوزه علمیه نجف در عراق شد و تا درجه اجتهاد تحصیلات خود را ادامه داد.

آیت الله دستغیب همچون دیگر علمای آگاه و مبارز ایران، در کنار تعلیم علوم اسلامی، به مبارزه علیه ظلم رژیم شاه پرداخت و بار‌ها دستگیر و زندانی شد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله دستغیب ، نماینده مردم شیراز در مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی، انتخاب گردید و سپس از جانب امام خمینی (ره)، رهبر فقید انقلاب اسلامی، به امامت جمعه شهر شیراز منصوب شد.

نکته بسیار ظریف زندگی آیت الله دستغیب پیروی از رهبری است. ایشان امام خمینی را به حقیقت نایب امام زمان می‌دانست و مبارزات خود را دقیقاً با او هماهنگ می‌نمود. نه پیش می‌رفت و نه پس می‌ماند.

برخوردهای اجتماعی، خانوادگی تربیتی اش همه از خودسازی های پیوسته در طول عمرش حکایت می کرد. با این که هشت فرزند داشت، به امور همه با صبر و حوصله می‌پرداخت و خیلی مراقب بود بچه‌ها مادرشان را اذیت نکنند. اساساً ایشان نسبت به همسرش احترام خاص قائل بود.

این شهید بزرگوار در دوران حیات، درس‌های اخلاق فراوانی به مردم می‌داد و در دوران پیش از انقلاب، تاثیر چشمگیری در روشنگری مردم داشت که همین امر باعث شد ماموران ساواک بارها او را ممنوع المنبر، بازداشت و تبعید کنند.

از این عالم بزرگ اسلام، تالیفات ارزشمند متعددی همچون «داستانهای شگفت» ، «گناهان کبیره»، «معاد» و تفسیر تعدادی از سوره‌های قرآن مجید، به یادگار مانده است.

عشق به شهادت، چنان درون این پیر طریقت شیرین جلوه کرده بود که همواره دم از آن می زد.

می فرمود: «این بدن­های ما حیف است. همه خواهند مرد و مرگ حق است، چه بهتر که در بستر نمیریم.»
یکی از دوستانش می گفت: «مژده شهادت را سالها پیش از استادشان حاج آقا جواد انصاری (ره) شنیده بودند و انتظار آن را از سال­ها پیش می کشیدند.»

ایستادگی ایشان در دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی و شجاعتشان در افشای فتنه های دشمنان علیه انقلاب بویژه منافقین باعث شد دشمنان نتوانند وجود وی را تحمل کنند و در روز جمعه ۲۰ آذرماه سال ۱۳۶۰ هنگامی که از منزل به همراه تعدادی از یاران همراهش به سمت محل برگزاری نماز جمعه می‌ رفت توسط یک تروریست به نام« گوهر ادب آواز» که از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران بود با بمب گزاری انتحاری به فیض شهادت رسید  و سومین شهید محراب نام گرفت. پیکر مطهرش در کنار حرم شاهچراغ (علیه السلام) به خاک سپرده شد.

ایشان شهیدی از نسل اهل بیت که اسماعیل وار  به قربانگاه رفت و همچو جدش مولا علی (ع) محراب قربانگاه او شد؛ سیدی اهل قلم که برگ­های سبز از بوستان اندیشه اش به یادگار مانده؛ سیدی اهل اخلاق و عرفان که آموزگاری کامل در پارسایی بود.

آن نواده‌ی پیامبر(ص) و آن «عبدالحسین»، دستاورد بزرگِ امام حسین(ع)، یعنی شهادت، را برای ما تبیین و تفسیر کرد و شوق شهادت را در قلب‌های جوانان این دیار، شعله‌ورتر نمود. در یکی از آخرین خطبه‌های نماز جمعه‌اش می‌فرمود: « نمی‌دانم در این جبهه‌ها چه چیزی وجود دارد که وقتی جوانان ما مدت کوتاهی در آن‌جا به سر می‌برند، راهی را که عرفا و اولیای خدا در مدتی طولانی طی می‌کنند، اینان در همین مدت کوتاه، طی می‌نمایند؟»

امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت آیت الله دستغیب در پیامی فرمودند… آمریکائیان یک شخصیت ارزشمند که مربی بزرگ… و عالمی عامل معلم اخلاق و مهذب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود… به شهادت رساندند..

با وجود گذشت ۴ دهه از شهادت این شهدای بزرگوار ، لزوم بررسی ابعاد شخصیتی، فکری و تبیین ویژگی­های اخلاقی و سیاسی ایشان، گام مهمی در ترویج ارزش­ها و شعائر اسلامی و منش انقلابی به شمار می رود و می تواند برای همه نسلها بخصوص نسل جوان که سال­های نخستین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حماسه، ایثار  و عرفانِ این اسوه زهد و اخلاق را درک نکرده اند، چراغ راه اثرگذار باشد.

 

 

محمدمهدی مومنی ها